عنصر نامطلوب به دنبال تنشآفرینی
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
با افزایش گمانهزنیها درباره احتمال شکلگیری توافقی محدود یا مرحلهای میان ایران و ایالات متحده، یکی از پرسشهای اساسی که در فضای رسانهای و تحلیلی منطقه مطرح میشود، واکنش اسرائیل و میزان توان آن برای ایجاد مزاحمت یا اختلال در روند توافق است. تجربه توافق برجام در سال 2015 و مخالفت علنی و شدید اسرائیل با آن، نشان میدهد که تلآویو همواره توافق با ایران را تهدیدی برای امنیت خود تلقی کرده و تلاش کرده در هر سطحی که ممکن است، مانع از آن شود.
در پی تلاش مقامهای رژیم صهیونیستی برای اعمال نفوذ بر موضع آمریکا در مذاکرات غیرمستقیم تهران - واشنگتن بر سر برنامه هستهای ایران، اخیرا یک رسانه صهیونیستی نوشت به نظر میرسد «دیوید بارنیا» رئیس موساد و «ران درمر» وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی نتوانستند طی دیدار محرمانهای که جمعه گذشته با «استیو ویتکاف» فرستاده ویژه کاخ سفید و رئیس هیأت مذاکرهکننده آمریکایی داشتند، او را قانع به صرفنظر از موضعش در این مذاکرات کنند. روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در گزارشی در اینباره نوشت: «اسرائیل در تلاش بوده ویتکاف را در مسیر دور دوم مذاکرات غیرمستقیم با ایران دنبال کند که شنبه گذشته (30 فروردین) در رم برگزار شد.» واضح است که اسرائیل به دلیل نگرانیهای عمیق از برنامه هستهای ایران و پیامدهای ژئوپلیتیکی توافق هستهای، با هرگونه توافق میان ایران و آمریکا به شدت مخالف است، زیرا معتقد است این توافق نهتنها مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای نمیشود، بلکه با رفع تحریمها، قدرت اقتصادی، نظامی و نفوذ منطقهای ایران را تقویت میکند و توازن قدرت را به ضرر اسرائیل و متحدانش تغییر میدهد. برخی گمانهها حکایت از این دارد که دلیل تغییر محل مذاکرات از عمان به اروپا به دلیل سیاست پنهان رژیم صهیونیستی برای شنود مذاکرات و غافلگیر نشدن(!) از توافق احتمالی ایران و آمریکا است.
مخالفت دائمی با هر نوع توافق
اسرائیل از دههها پیش، برنامه هستهای ایران را مهمترین تهدید برای امنیت ملی خود دانسته و در این چارچوب، همواره با هرگونه توافقی که به گفته مقاماتش موجب «قانونیسازی» ظرفیتهای هستهای ایران شود، مخالفت کرده است. در سال 2015 بنیامین نتانیاهو نخستوزیر وقت اسرائیل، در اقدامی بیسابقه به کنگره آمریکا رفت و علیه توافق برجام سخنرانی کرد. حتی در دوران ریاستجمهوری ترامپ، اسرائیل از اصلیترین حامیان خروج واشنگتن از برجام بود و نقش فعالی در لابیگری علیه آن ایفا کرد. با این سابقه، بدیهی است که اگر مذاکراتی تازه میان تهران و واشنگتن یا احیای مرحلهای برجام در دستور کار قرار گیرد، اسرائیل بار دیگر به مخالفت علنی و پشتپرده با آن خواهد پرداخت.
آیا اسرائیل میتواند مانع توافق شود؟
پاسخ این پرسش، به نوع نگاه دولت آمریکا به منافع راهبردی خود در منطقه بازمیگردد. چنانچه در تحلیلهای متعدد نهادهای فکری در آمریکا از جمله شورای روابط خارجی، بروکینگز و رند آمده است، مخالفت اسرائیل اگرچه برای سیاستگذاران آمریکایی اهمیت دارد؛ اما در نهایت تعیینکننده نیست. تحلیلگرانی چون ری تکیه و کنت پولاک تأکید کردهاند که دولت بایدن یا هر دولت آینده در واشنگتن، در صورتی که به این جمعبندی برسد که توافق با ایران موجب ثبات منطقهای و کاهش هزینههای امنیتی آمریکا میشود، حاضر خواهد بود مخالفت اسرائیل را نادیده بگیرد. بهویژه در فضای کنونی که تمرکز آمریکا بر مهار چین و رقابت قدرتهای بزرگ است، واشنگتن علاقهای به درگیری در خاورمیانه ندارد و هرگونه توافقی که بحران با ایران را مدیریت کند، برای آن جذاب است. در داخل ساختار امنیتی اسرائیل نیز اجماع کاملی درباره توان و لزوم مقابله نظامی با ایران وجود ندارد. آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل، صراحتا گفته بود: «اسرائیل بدون پشتیبانی فنی، لجستیکی و دیپلماتیک آمریکا، قادر به انجام حملهای مؤثر به تأسیسات ایران نیست.»
تهدید نظامی اسرائیل: احتمال، محدودیتها و پیامدها
اسرائیل همواره تهدید کرده است که اگر دیپلماسی با ایران شکست بخورد، خود به تنهایی اقدام خواهد کرد؛ اما این تهدیدها تاکنون بیشتر کاربرد بازدارنده یا تبلیغاتی داشتهاند تا عملیاتی. مئیر داگان، رئیس فقید موساد، حمله به ایران را «دیوانگی محض» خوانده و هشدار داده بود که پیامدهای چنین اقدامی ممکن است دههها گریبانگیر اسرائیل شود.
از نظر فنی نیز حمله به تأسیسات پراکنده، مستحکم و محافظت شده ایران در اعماق زمین، نیازمند زیرساختهایی است که اسرائیل به تنهایی فاقد آن است. هرگونه عملیات هوایی گسترده مستلزم عبور از حریم هوایی چند کشور، سوختگیری میانپرواز و حجم عظیمی از اطلاعات دقیق و بهروز است که تحقق آن بدون همراهی آمریکا بسیار دشوار خواهد بود.
از منظر پیامدها نیز پاسخ نظامی ایران به هرگونه تجاوز احتمالی میتواند نهتنها اسرائیل، بلکه متحدان منطقهای آن را نیز درگیر سازد. ایران بارها اعلام کرده که واکنش آن «فوری، کوبنده و فراگیر» خواهد بود و در میدان نبرد نشان داده که ظرفیت مدیریت جنگهای ترکیبی را در سطح منطقه دارد.
اسرائیل، بدون آمریکا: دست بسته در میدان خطر
در نهایت، حتی اگر سناریویی را در نظر بگیریم که اسرائیل تصمیم بگیرد بدون حمایت آمریکا، وارد فاز اقدام نظامی شود، باز هم باید این واقعیت را مدنظر داشت که توان بازدارندگی ایران، پیچیدگی ساختار ژئوپلیتیک منطقه و احتمال شعلهور شدن جبهههای مختلف در لبنان، سوریه، یمن و غزه، هزینههای چنین اقدامی را به شدت افزایش خواهد داد.
به عبارت دقیقتر، هرچند هیچ سناریویی را نمیتوان از پیش رد کرد و همواره احتمال رفتارهای غیرقابل پیشبینی از سوی تلآویو وجود دارد؛ اما واقعیت این است که اسرائیل بدون همراهی عملی آمریکا، در وضعیت انزوای تصمیمگیری قرار میگیرد و احتمال عملی شدن تهدیدهایش کاهش مییابد.
اسرائیل بازیگری است که بیتردید تلاش خواهد کرد مانع از توافق میان ایران و آمریکا شود؛ اما این تلاشها بهویژه در شرایط تغییر اولویتهای ژئوپلیتیکی آمریکا، دیگر همان وزن گذشته را ندارند. همچنین، تهدیدهای نظامی اسرائیل علیه ایران گرچه باید جدی گرفته شوند؛ اما در عمل با محدودیتهای فنی، راهبردی و سیاسی جدی روبهرو هستند. در هر سناریویی، اگر اسرائیل دست به اقدام نظامی بزند، باید آماده باشد با پاسخی مواجه شود که میتواند معادلات منطقه را برای همیشه تغییر دهد.
کارشکنیهای رژیم صهیونیستی در روند برجام
از جمله ابعاد پنهان اما بسیار مهم و تأثیرگذار در مسیر این توافق تاریخی است. این اقدامات در ابعاد دیپلماتیک، اطلاعاتی، امنیتی و رسانهای دنبال شده و هدف اصلی آن جلوگیری از شکلگیری یا تداوم توافقی بوده که بهزعم تلآویو، میتواند ایران را به سمت تثبیت موقعیت منطقهای و کاهش فشارهای بینالمللی سوق دهد. مهمترین ابزار اسرائیل برای مقابله با برجام، استفاده از نفوذ گسترده در ساختار سیاسی ایالات متحده بوده است. لابی آیپک و دیگر نهادهای طرفدار اسرائیل، پیش از امضای برجام در سال 2015، تلاشهای زیادی برای منصرف کردن دولت اوباما از ادامه مذاکرات انجام دادند. اوج این تلاشها در سفر بنیامین نتانیاهو به کنگره آمریکا و سخنرانی علیه برجام نمایان شد. این اقدام که بدون هماهنگی با کاخ سفید صورت گرفت، یک رویداد بیسابقه در روابط دو متحد سنتی بود و نشان داد اسرائیل تا چه اندازه مصمم به جلوگیری از توافق است.
عملیات اطلاعاتی و خرابکاری در برنامه هستهای ایران
اسرائیل همزمان با تلاشهای سیاسی، از ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی نیز برای تضعیف فضای اعتماد در مذاکرات بهره گرفت. ترور دانشمندان هستهای ایران از جمله شهید محسن فخریزاده، حملات سایبری (مانند ویروس استاکسنت) و خرابکاری در تأسیسات هستهای نطنز، بخشی از عملیاتهایی بود که به صورت مستقیم یا با حمایت تلآویو انجام شد.
هدف از این اقدامات، تحریک ایران به واکنشهایی بود که بتواند مذاکرات را مختل کرده و زمینه خروج طرفهای غربی از مسیر دیپلماسی را فراهم سازد. پس از خروج آمریکا از برجام در سال 2018 نیز اسرائیل با شدت بیشتری این اقدامات را دنبال کرد، زیرا فضای دیپلماسی تضعیف شده و محاسبه هزینهها برای تلآویو تغییر کرده بود.
یکی دیگر از تاکتیکهای تلآویو، جنگ رسانهای و عملیات روانی برای بیاعتبارسازی توافق بود. یکی از نمونههای شاخص، نمایش تبلیغاتی «اسناد بایگانی هستهای ایران» توسط نتانیاهو در سال 2018 بود که به صورت نمایشی در تلویزیون پخش شد. اگرچه این اسناد در داخل اسرائیل نیز با تردیدهایی درباره اصالت و زمان آن مواجه شدند؛ اما هدف اصلی آن، القای این تصور بود که ایران در حال فریب جامعه جهانی است.
این عملیات، بخشی از تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و توجیه تصمیم ترامپ برای خروج از برجام بود. برخی تحلیلگران معتقدند این اقدام هماهنگ با تیم دولت وقت آمریکا انجام شد تا زمینهسازی روانی برای افزایش فشار علیه ایران صورت گیرد.
در دوره ریاستجمهوری ترامپ، اسرائیل نقش فعال و مؤثری در متقاعد کردن دولت آمریکا برای خروج از توافق ایفا کرد. شخصیتهایی چون جان بولتون و مایک پمپئو که در کنار ترامپ سیاست فشار حداکثری علیه ایران را دنبال میکردند، به شدت تحت تأثیر رویکردهای امنیتی تلآویو بودند. در این دوره، عملیات مشترک اطلاعاتی، تشدید تحریمها و اقدامات تحریکآمیز علیه محور مقاومت، همگی در راستای ایجاد فضای تنش و مقابله با احیای توافق بود.
رژیم صهیونیستی از اساس با هرگونه توافقی که به ایران امکان دهد بخشی از توانمندی هستهای خود را حفظ کند، مخالف است. هدف نهایی تلآویو نه یک توافق محدودتر یا قویتر، بلکه اساسا نابودی کامل زیرساختهای هستهای ایران است. این سیاست، برخلاف دیدگاه قدرتهای جهانی است که به دنبال «کنترل» و «مدیریت» برنامه هستهای ایران هستند، نه «حذف» کامل آن. در نتیجه، میتوان گفت کارشکنیهای اسرائیل در برجام نهتنها عامل تأثیرگذار در روند مذاکرات بوده، بلکه همچنان تهدیدی جدی برای آینده هرگونه توافق احتمالی محسوب میشود؛ مگر آنکه واشنگتن تصمیم بگیرد اولویتهای خود را بالاتر از دغدغههای امنیتی تلآویو بگذارد.
روایتی از کارشکنیهای اسرائیل در مذاکرات برجام
سال 2015، اتهامات جاسوسی اسرائیل از مذاکرات هستهای ایران و 1+5 ابعاد گستردهای یافت؛ شرکت امنیت سایبری کاسپرسکی در ژوئن 2015 بدافزار پیچیدهای به نام Duqu 2.0 را در سیستمهای کامپیوتری سه هتل لوکس اروپایی میزبان مذاکرات کشف کرد: هتل بوریواژ پالاس در لوزان، جایی که مذاکرات اولیه چارچوب توافق شکل گرفت؛ هتل اینترکنتینانتال در ژنو، محل گفتوگوهای فنی و هتل پاله کوبورگ در وین که مذاکرات نهایی برجام در آن برگزار شد.
این بدافزار که بهعنوان نسخه پیشرفتهای از کرم Duqu ( منتسب به اسرائیل و آمریکا در پروژه استاکسنت) شناخته میشد، با بهرهگیری از تکنیکهای نوین سایبری طراحی شده بود تا بدون ذخیرهسازی روی هارددیسک، در حافظه موقت (RAM) سیستمها عمل کند که ردیابی آن را تقریبا غیرممکن میکرد.
Duqu 2.0 توانایی دسترسی به دادههای حساس، هک ایمیلها، شنود مکالمات از طریق میکروفنهای هتل، کنترل دوربینهای مداربسته (حتی در آسانسورها) و نفوذ به سیستمهای تلفنی و شبکههای وایفای را داشت.
به گفته شرکت امنیت سایبری کاسپرسکی، این بدافزار از طریق آسیبپذیریهای ناشناخته (Zero-Day Exploits) وارد سیستمها شده و ماهها پیش از مذاکرات نصب شده بود که نشاندهنده برنامهریزی دقیق و هدفمند بود.
وال استریت ژورنال در مارس 2015 گزارش داد که اسرائیل فراتر از جاسوسی سایبری، از طریق منابع انسانی نیز عمل کرده بود؛ سازمانهای اطلاعاتی این کشور با بهرهگیری از جلسات محرمانه با مقامات آمریکایی، تماسهای دیپلماتیک در اروپا و احتمالاً نفوذ در حلقههای نزدیک به مذاکرهکنندگان، اطلاعات حساسی جمعآوری کردند. این اطلاعات شامل جزئیات پیشنهادات طرفین و خطوط قرمز مذاکراتی، به گفته گزارش، برای لابی با نمایندگان کنگره آمریکا و ایجاد فشار علیه دولت اوباما استفاده شد تا توافق را متوقف کنند.
تایمز اسرائیل نیز از تنشهای دیپلماتیک ناشی از این اقدامات خبر داد، بهویژه پس از آنکه مقامات آمریکایی از به اشتراک گذاشتن اطلاعات محرمانه با کنگره توسط اسرائیل خشمگین شدند. گاردین و دویچه وله گزارش کردند که این عملیات بخشی از استراتژی گستردهتر اسرائیل برای خرابکاری در مذاکرات بود و حتی آمریکا به تیم خود هشدار داده بود که مکالماتشان ممکن است شنود شود.
بیبیسی در اینباره نوشته بود: «یک شرکت امنیت سایبری در سیستمهای کامپیوتری سه هتل اروپایی که میزبان مذاکرات اتمی ایران و قدرتهای جهانی بودهاند، ویروسی یافته است که گفته میشود دستگاههای جاسوسی اسرائیل از آن برای جمعآوری اطلاعات استفاده میکنند.»
به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، شرکت کاسپرسکی سال گذشته توسط این ویروس هک شده بود. کارشناسان شرکت که میخواستند سایر هدفهای احتمالی این ویروس را پیدا کنند، میلیونها کامپیوتر را در سراسر جهان بررسی کردند و متوجه شدند که در کامپیوترهای سه هتل لوکس اروپایی این ویروس وجود دارد، در صورتی که کامپیوترهای هزاران هتل دیگر پاک بودند.
آنها ابتدا نمیتوانستند دلیلی برای آلودگی کامپیوترهای این سه هتل پیدا کنند تا اینکه متوجه شدند که هر سه آنها میزبان مذاکرات اتمی مقامات ایران و گروه 1+5 بودهاند.
بررسیهای کاسپرسکی نشان داده است که این ویروس نسخه پیشرفته ویروسی به نام «دوکو» است.
دویچه وله نیز از قول وال استریت ژورنال نوشت: «بررسیهای موشکافانه کمپانی امنیتی کسپرسکی، نشان داده هکرهایی زبده با بهرهگیری از بدافزارهایی پیچیده در عملیاتی گسترده به سیستم اینترنت وایرلس و کامپیوترهای سه هتل لوکس اروپایی که میزبان مذاکرات ایران و 6 قدرت جهانی بودهاند، نفوذ کردهاند. آنالیز مختصات حمله سایبری کشف شده متخصصان کسپرسکی را به این نتیجه رسانده که دست حمایت یک دولت پرنفوذ در پس کار است. کمپانی امنیتی سیمانتک در آمریکا هم یافتههای متخصصان کسپرسکی را از نظر فنی تأیید کرده است.
کارشناسان امنیتی معتقدند این نرمافزار شباهتهای زیادی با نرمافزار جاسوسی دوکو دارد که کارشناسان امنیتی معتقدند توسط اسرائیل طراحی شده است. اسرائیل یکی از منتقدان اصلی توافق غرب با ایران بر سر برنامه هستهای این کشور است.
افشای جاسوسی اسرائیل از مذاکرات، موجی از ناخرسندی در واشنگتن ایجاد کرد.
مقامات آمریکایی بهطور خصوصی اعلام کردند که این عملیات نهتنها نقض حریم امنیتی محسوب میشود، بلکه استفاده از اطلاعات دریافتی برای تأثیرگذاری بر روند قانونگذاری داخلی آمریکا را غیرقابل قبول میدانند. این حادثه نشاندهنده شکاف عمیق استراتژیک بین دو متحد سنتی در برخورد با مسأله ایران بود.
بااینحال، اسرائیل اتهامات را رد کرد و مدعی شد که اطلاعاتش از منابع علنی یا متحدان دیگر به دست آمده و جاسوسی از آمریکا یا مذاکرات در کار نبوده است. اگرچه شواهد فنی کاسپرسکی و گزارشهای رسانهای احتمال دخالت اسرائیل را تقویت میکرد، فقدان اسناد قطعی و تکذیب رسمی، موضوع را در ابهام نگه داشت.
تهدیدات نتانیاهو علیه ایران و پاسخ قاطع عراقچی
در طی سالهای اخیر، تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه ایران همواره بهعنوان یک عامل تشدیدکننده تنشها در منطقه خاورمیانه مطرح بوده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل اخیرا هم ایران را تهدید به حمله نظامی کرده است.
در واکنش به این تهدیدات، ایران بهطور قاطعانه و شفاف اعلام کرده است که کشوری نیست که در برابر تهدیدات و تجاوزات خارجی سکوت کند.
مقامات ایران تأکید کردهاند که ایران در صورت مواجهه با هرگونه اقدام نظامی از سوی اسرائیل، واکنشی محکم و جدی نشان خواهد داد. آنها ضمن تأکید بر حق دفاع مشروع ایران، هشدار دادهاند که هرگونه حمله به منافع و امنیت کشور میتواند به تبعات شدید و غیرقابل پیشبینی منجر شود. این پیام قوی از سوی مقامات ایرانی، نهتنها به اسرائیل، بلکه به دیگر قدرتهای جهانی نیز نشان میدهد که ایران برای حفظ امنیت خود و مقابله با هر تهدیدی آماده است.
در این شرایط، ایالات متحده بهعنوان بزرگترین متحد اسرائیل، باید نقش خود را در جلوگیری از هرگونه اقدام تحریکآمیز و تجاوزکارانه از سوی رژیم صهیونیستی ایفا کند. اگرچه اسرائیل همواره ادعای تهدیدات مستقیم از سوی ایران را مطرح کرده؛ اما واقعیت این است که رژیم صهیونیستی در بسیاری از موارد خود، با عملیاتهای اطلاعاتی، خرابکاریهای سایبری و تهدیدات نظامی، در راستای تضعیف برنامه هستهای ایران اقدام کرده است.
آمریکا باید با اتخاذ مواضع روشن و قاطعانه، از هرگونه اقدام یکجانبه از سوی اسرائیل که میتواند به بحرانهای منطقهای منجر شود، جلوگیری کند.
آمریکا در صورت عدم مداخله در این زمینه، باید این خطر را بپذیرد که ایران با هرگونه تجاوز به حاکمیت و امنیت خود، واکنشهای سخت و غیرقابل پیشبینی خواهد داشت که نهتنها برای اسرائیل، بلکه برای کل منطقه و حتی منافع جهانی خطرناک
خواهد بود.
در نهایت، ایالات متحده باید به رژیم صهیونیستی پیام روشنی ارسال کند که هرگونه تجاوز به ایران نهتنها قابل تحمل نخواهد بود، بلکه بهطور قطع با پاسخ قاطعی روبهرو خواهد شد. ایران کشوری نیست که در برابر تهدیدات و تجاوزات سکوت کند. این کشور همواره برای دفاع از خود آماده است و آمادگی دارد در برابر هرگونه تهدید یا حمله از سوی اسرائیل، بهطور قاطع واکنش نشان دهد. به همین دلیل، آمریکا باید جلوی رژیم صهیونیستی را بگیرد تا از تشدید تنشها و بیثباتی در منطقه جلوگیری شود و مسیر دیپلماتیک و مذاکره بتواند ادامه یابد.
توصیه به ایالات متحده
یکی از مسائل کلیدی در روند مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی بهویژه ایالات متحده، این است که آمریکا باید از تحت تأثیر قرار گرفتن بازیهای سیاسی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی خودداری
کند.
درحالیکه اسرائیل همواره با هرگونه توافقی که به ایران اجازه حفظ ظرفیتهای هستهای بدهد، مخالف بوده، این دولت تلاش کرده است با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک، اطلاعاتی و رسانهای، روند مذاکرات را به سمت منافع خود هدایت کند. به همین دلیل، ایالات متحده باید هوشیار باشد که فریب این فشارها را نخورد و راهی عقلانی و منطقی را در پیش گیرد.
ایالات متحده بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در هر توافق هستهای، باید شفاف و منطقی عمل کند. به جای پذیرفتن هرگونه روایت غیرواقعی یا جنگ روانی که ممکن است از سوی اسرائیل بهویژه در دوران مذاکرات و اجرای توافق مطرح شود، باید به اصول دیپلماتیک و واقعبینانه تکیه کند. اگر آمریکا بهطور روراست و منطقی به مذاکرات نگاه کند و سیاستهای خود را بر اساس ارزیابیهای دقیق و مبتنی بر واقعیت اتخاذ کند، بدون شک این مذاکرات به نتیجه مثبت خواهد رسید.
راهی برای دستیابی به توافق پایدار
یکی از بزرگترین چالشها در روند مذاکرات هستهای، زیادهخواهیهای برخی از طرفها از جمله ایالات متحده است. درحالیکه حفظ امنیت و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای برای تمامی طرفها اهمیت دارد، ایالات متحده باید درک کند که تلاش برای تحقق شرایط غیرواقعی و فشارهای بیش از حد تنها به بیاعتمادی بیشتر و بنبستهای دیپلماتیک منجر میشود.
آمریکا باید از شرایطی که به نظر ایران تحمیلکننده و غیرعادلانه میآید، اجتناب کرده و به جای آن، بر اساس اصول عقلانی و مبتنی بر منافع مشترک حرکت کند.
اگر ایالات متحده تصمیم بگیرد بهطور منطقی در مذاکرات شرکت کند و از زیادهخواهیهای غیرضروری اجتناب کند، میتواند به یک توافق پایدار و مثبت با ایران دست یابد. این توافق نهتنها به نفع امنیت و ثبات منطقهای خواهد بود، بلکه میتواند بهعنوان الگویی برای حل مناقشات بینالمللی از طریق دیپلماسی در آینده شناخته شود. تنها در صورت اتخاذ چنین رویکردی است که آمریکا میتواند از فریبهای سیاسی و اطلاعاتی دیگر بازیگران منطقهای از جمله رژیم صهیونیستی در امان باشد و به هدف نهایی خود در حفظ امنیت جهانی دست یابد.
بازار ![]()
-
شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۰:۲۲
-
۲۲ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1072135/