نگاهی به زندگی هنری امید رحمانی، خواننده و نوازنده مقامی
فرهنگ و هنر
بزرگنمايي:
راه ترقی - شهرآرا نیوز/ امید رحمانی، خواننده و نوازنده تربتجام، از احیای موسیقی کهن این منطقه و اهمیت دوتار به عنوان نماد فرهنگی صحبت میکند.
در دل سرزمینی که آواز، طنین هر صبح است و دوتار، همدم شبهای طولانی، هنرمندی رشد کرده که صدا و ساز را نه فقط آموخته، بلکه با جانش درآمیخته است. تربت جام، دیاری با ریشههای عمیق در موسیقی و عرفان، الهامبخش امید رحمانی بوده تا از خانهای آشنا با نوای دوتار، به صحنههای رسمی آواز راه یابد و روایتگر روح موسیقی نواحی شود. آنچه در پی میآید، شرحی است از مسیر هنری او؛ از خانهای که صدای دوتار در آن میپیچید تا صحنههایی که آوازش طنینانداز شد.
از خانهای با صدای دوتار تا صحنههای آواز
امید رحمانی، درباره آغاز مسیر هنریاش میگوید: من اهل تربت جام هستم. اینجا تقریباً همه با آواز و نوازندگی انس دارند. اگر از ده نفر بپرسید، حداقل هشت نفر در خانه دوتار دارند و به نوعی آواز هم میخوانند.
بازار ![]()
او با اشاره به پیشینه خانوادگیاش در موسیقی ادامه میدهد: خانوادهی ما نیز یکی از همان خانوادهها بود. پدرم خوانندهی خوبی بود و نخستین استادم هم پدرم بود؛ هم در آواز، هم در علاقهمند کردن من به موسیقی. از همان دوره دبستان به دوتار و آواز علاقه زیادی داشتم و در مدرسه، در مناسبتهایی مثل دهه فجر اجرا میکردم.
این خواننده موسیقی نواحی با بیان اینکه فعالیت حرفهای خود را از سال1386 آغاز کرده، اضافه میکند: در آن سال با گروهی به نام «فردای جام» همکاری کردم که در آن زمان نامش «کانون هنر و اندیشه» بود. مدتی در زمینه نوازندگی با این گروه فعالیت داشتیم و به هر حال کار هنری انجام میدادیم. گروه فردای جام یکی از گروههای خوب منطقه است.
ترجیح میدهم صدای ساز را بیکلام بشنوم
امید رحمانی در پاسخ به این سؤال که آیا صرفاً خواننده است یا نوازنده نیز هست، میگوید: بله، خواننده و نوازنده هستم. اما همیشه اجراهایم به این صورت نبوده که خودم برای خودم بنوازم. معمولاً از یک نوازندهی قدر و حرفهای خواهش میکنم تا مرا همراهی کند. البته گاهی هم خودم برای خودم دوتار زدهام.
او بیان میکند: این دو حالت، حالوهوای متفاوتی دارند. منظورم کیفیت نیست، بلکه فضا و حس اجرا فرق میکند؛ وقتی خودم برای خودم میزنم، یک حالوهوای خاصی دارد و وقتی نوازندهای کنارم هست، حالوهوای دیگری ایجاد میشود. هر دو شکل اجرا، حس خودش را دارد.
این نوازنده با اشاره به علاقهاش به موسیقی بیکلام ادامه میدهد: نوازندگیام بیشتر بدون کلام بوده و بیشتر دوست دارم صدای ساز را بشنوم. همیشه سعی کردهام هیچکدام از این دو، بر دیگری نچربد. یعنی تلاش کردم آواز و نوازندگی را پایاپای پیش ببرم.
رحمانی در پایان تصریح میکند: اگر دیدم نوازندگیام ضعیف شده، مدتی آواز را کمتر خواندم تا تمرکزم را روی ساز بگذارم و آن را تقویت کنم. اگر آواز دچار افت شد، دوباره تمرکز را گذاشتم روی خواندن. هدفم همیشه این بوده که هر دو را بهصورت متوازن جلو ببرم.
تربت جام؛ سرزمین آواز، عرفان و قدمت چند هزار ساله
او با اشاره به پژوهشهایی که درباره موسیقی منطقه انجام شده است، میگوید: پژوهشگرانی که در این زمینه فعالیت داشتند، به این منطقه سفر کردند. معتقدند مردم تربت جام، مردم خاصی هستند؛ مردمی عاشقمسلک و عارفمسلک که همین روحیات در موسیقیشان تأثیر گذاشته است.
این خواننده با تأکید بر ویژگیهای منحصربهفرد موسیقی تربت اضافه میکند: این موسیقی در مقایسه با دیگر موسیقیهای اقوام، ویژگیهایی دارد؛ از جمله زبان خاص منطقه که قطعاً در موسیقی اثر دارد و موجب جذب بهتر مخاطب میشود.
رحمانی ادامه میدهد: از نظر ساختار، موسیقی تربت جام مقاممحور است و آواز، محور اصلی آن محسوب میشود. این موسیقی کلام قوی دارد و از ادبیات کلاسیک و عرفان تأثیر گرفته است. شما میتوانید عرفان خانقاهی خراسان را در تربت جام کاملاً لمس کنید؛ کاملاً مشهود است.
او با اشاره به پیشینه کهن این موسیقی نیز بیان میکند: موسیقی تربت جام قدمت زیادی دارد. آخرین چیزی که از دوستان اهل پژوهش پرسیدیم، قدمت آن را حداقل 3000 تا 4000 سال برآورد کردهاند. حتی فردوسی نیز به آوازها و مقامهایی که در این منطقه وجود دارد اشاره کرده و از آنها با عنوان مقامات بینظیر نام برده است.
موسیقی تربت جام جایگاهی ملی و ظرفیت فراملی دارد
این نوازنده در ادامه گفتوگو با اشاره به جایگاه موسیقی تربت جام توضیح میدهد: این موسیقی باید در سطح ملی جایگاهی شایسته میداشت؛ یعنی معتبرترین جشنوارههای ملی کشور باید در خود تربت جام برگزار میشدند. متأسفانه این اتفاق نیفتاده و حمایتها کاهش یافته است.
رحمانی ادامه میدهد: باید از این موسیقی حمایت شود، اما متأسفانه این حمایتها دیده نمیشود. در سطح فراملی نیز اساتیدی که در قید حیات بودند، همچون استاد پورعطایی و احمدی، سفرهای خارجی متعددی داشتهاند.
او با اشاره به موانع موجود ادامه میدهد: متأسفانه فضای سیاسی گاه بسته میشود و همین باعث میشود این سفرها و ارتباطات کمتر اتفاق بیفتد یا اصلاً رخ ندهد. این در حالی است که موسیقی منطقه ظرفیتهای جدی برای ارتباطات بینالمللی دارد.
این هنرمند درباره تلاش برای حفظ و زنده نگهداشتن قطعات قدیمی موسیقی تربت جام میگوید: به اندازهای که سن و تجربهمان اجازه داده، توانستهایم برخی قطعات را دوباره زنده کنیم و احیا کنیم. اما اینکه بخواهیم بازآفرینی انجام بدهیم، نه. موسیقی، بهخصوص موسیقی تربت جام، بیشتر نوعی تکرار است.
رحمانی در ادامه اضافه میکند: هر خواننده با حال و هوای خودش آن مقام یا آواز را ارائه میدهد. موسیقی تربت جام وسیع است و به همان نسبت، بخشهای فراموششده زیادی هم دارد. ما آوازهایی داریم که متأسفانه فراموش شدهاند یا کمتر شنیده میشوند.
او تأکید میکند: اگر بتوانم به عنوان یک هنرمند، آوازهایی را که در حال فراموشی هستند یادآوری کنم و دوباره احیا کنم، این خودش کار کوچکی نیست. درباره ارائه کار تازه هم باید بگویم قبلاً هم گفتم یک سری قطعات هست که کمتر شنیده شده یا حتی فراموش شده. اگر عمری باشد، انشاءالله آنها را هم ارائه خواهم کرد.
این نوازنده اضافه میکند: من خودم را میشناسم؛ نمیتوانم یک آواز را از قبل انتخاب و تمرین کنم که حتماً همان را اجرا کنم. بیشتر اجراهایم به صورت آنی و بداهه است.
دوتار، ساز اول تربت جام؛ همراه همیشگی آواز
این نوازنده با تأکید بر جایگاه دوتار در موسیقی تربت جام اضافه میکند: دوتار یک ساز خاص منطقه ماست و عمومیت بیشتری هم دارد. البته سازهایی مثل نی، دایره و سرنا هم در شهرستان ما است و با آنها کارهایی نیز انجام میشود. پژوهشگران موسیقی این سبک را بیبدیلترین موسیقی فولک جهان معرفی میکنند.
رحمانی در توصیف علاقهاش به زادگاه خود چنین میگوید: من عاشق شهرم، تربتجامم. عاشق این پوشش، این لهجه و این فرهنگ غنی هستم. زمانی که کودک بودم، هرگاه از تلویزیون اجراهای اساتید شهر خودم را چه در زمینه رقصها و چه در زمینه موسیقی میدیدم، قند در دلم آب میشد. با اینکه در آن دوران، درک چندانی نداشتم، اما حس خوبی به من دست میداد. گاهی اشکم درمیآمد و همین باعث میشد انگیزهام برای تمرین تقویت شود.
این هنرمند در پایان این بخش از صحبتهایش، با خواندن بیتی از احمد جامی، عشق خود را به تربتجام چنین بیان میکند:
خوشا جام و خوشا آبِ روانش
خوشا آن فیضِ روی مردمانش
نگو جام و بگو دریایی از عشق
که احمد، چون نهنگی در میانش
-
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۳:۰۳
-
۷ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1072530/