سریال «آبان» قواعد سریالسازی را با موفقیت نابود کرد!
فرهنگ و هنر
بزرگنمايي:
راه ترقی - برترین ها / این روزها اخبار پیرامون سریال آبان کم نیست، این سریال با داشتن تیم بازیگری خوب نتوانست آنطور که باید و شاید به کیفیتی قابل قابل قبول برسد، آبان از ضعف شدید فیلمنامه و کارگردانی رنج میبرد و همین باعث شده که سمت و سوی فیلم، آثار درجه چندم ترکیه را نشانه رود و به هر روی آبان آنطور که انتظار میرفت از آب در نیامد.
قواعد ژانر کجاست؟
مسعود آقاجانی، تحلیلگر سینما مینویسد: یکی از مهمترین شاخصها جهت تحلیل و بررسی آثار نمایشی در هر ژانر از مدیوم های مختلف ادبی و تصویری، شناخت قهرمان و ضدقهرمان اثر است. پرداخت درست و باورپذیر ضد قهرمان(آنتاگونیست) شاه کلید موفقیت هر اثر نمایشیست. آنها از طریق اعمال شرورانه مستقیم یا غیر مستقیم مبتنی بر اهداف و انگیزه های منطقی و قابل درک، باعث رشد و تعالی شخصیت قهرمان میشوند و اگر چنین نباشد قهرمان(پروتاگونیست) ساخته و پرداخته نمیشود.
گاهی در مسیر داستان، قهرمان به ضدقهرمان تبدیل میشود که "هاروی دنتِ شوالیه تاریکی" و "مایکل کورلئونه پدرخوانده" نمونههای بارز آن بشمار میروند.
یکی از بارزترین نقاط فروپاشی سریال آبان، خلا قهرمان و ضدقهرمان است. هیچکدام از کاراکترهای اصلی داستان یعنی آبان، امیر و فریبرز ثابت خصایص یک قهرمان را در خود ندارند. ثابت برای رسیدن به هدفی مقدس یعنی وارث کردن فرد با لیاقتی بر اموالش، بیشرمانهترین راه ممکن را انتخاب میکند. زن متاهلی را با تزویر، تهدید و تطمیع از همسر و فرزندش جدا میکند، او را به عقد خود در میآورد و در نهایت برای نجات جان دختر معشوقهاش از تمام آن مال و اموال میگذرد!
پوکربازی که هیچ هوش و ذکاوتی تا بحال در رفتارش ندیدهایم و ترکیب مسموم صورت شیطانی، صدای خسته و عصا زدن عاجزانه منفورترین شخصیت تاریخ بازیگری شهاب حسینی را در ذهن مخاطب به یادگار گذاشته است. شخصیتی که نه مسیر ضدقهرمان شدن را طی کرده است و نه قهرمان شدن. ثابتی که انتظار میرفت همان شاه کبرایی باشد که به کامرانی نسبت داد اکنون به نیکی دریافته فریبرز ثابت و تمام اعتبار و آبرویش تمام شده و علت آن از هم فروپاشی یک زندگی برای ساختن یک زندگی دیگر است.
بازار ![]()
اما وضعیت آبان از ثابت هم وخیم تر است. واژه فروپاشی احساسی و شخصیتی برازنده کسیست که کتک خوردن، گروگان گرفته شدن، زیر بار قرض رفتن، خفت بیغیرتی را تحمل کردن و به جرم دروغین قتل، زندان افتادن همسرش امیر بخاطر او و التماسهای دخترش آلما برای یک وعده ماکارونی خوردن با او را دیده، شنیده و نادیده گرفته و در کمال وقاحت به فریبرز میگوید تا به حال هیچکس او و نیازهایش را ندیده و فقط ثابت او را درک کرده است!
پرسش اصلی اینجاست، این موجود بیلیاقت، قهرمان قصه است یا ضد قهرمان؟
امیر پس از خیانت آن شب با بهار، بارها از آبان طلب بخشش کرده و اعلام نموده پشیمان است. اما آبان هنوز هم گردنش را برافراشته و رها کردن همسر و فرزند و رفتن به زندگی مردی دیگر را امری طبیعی قلمداد و آن را تایید میکند! بی شک کاراکتر آبان برای تایید، بقا و مجوز پخش نیاز به یک شستشوی اساسی دارد. شستشویی که احتمالا در پایان قصه با رونمایی از همکاری او با دستگاه پلیس و بازگشت به زندگی امیر و آلما صورت میگیرد.
یک ترول پربازدید به آبان
اما در آخر میتوان گفت که ماجراهای آبان این روزها سوژه طنز فضای مجازی به خصوص اینستاگرام شده؛ اوراکتهای بیهوده بازیگران، دیالوگهای نخنما شده و از همه مهمتر دیالوگهای سطحی باعث شده تا این سریال همواره به سطح نازلی تمسخر شود، این ویدئو را ببینید:
-
دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۶:۱۲
-
۱۱ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1077126/