بزرگنمايي:

راه ترقی - هفت صبح / کارکنان کمپ غیرقانونی وقتی با مقاومت یکی از معتادان روبه‌رو شدند، او را کتک زده و بعد خفه‌اش کردند
یک سال و نیم قبل زن میانسالی با یک مرکز ترک اعتیاد که بروشور تبلیغاتی آن را در محله‌شان دیده بود، تماس گرفت و درخواست کرد امدادگران برای انتقال پسرش به کمپ به خانه‌شان واقع در محله یافت‌آباد مراجعه کنند.
بعد از این تماس، سه نفر به خانه این زن مراجعه کردند اما ‌‌هنگام رسیدن آنها به خانه جوان معتاد به نام پیمان، او در خانه نبود. امدادگران چند ساعتی مقابل در خانه منتظر پیمان ماندند اما زمانی که او باز هم به خانه نیامد تصمیم گرفتند محل را ترک کنند. درست زمانی که آنها سوار ماشین شدند، سر و کله پیمان پیدا شد و از سر کوچه به داخل پیچید.
وقتی چشم کارکنان کمپ به او افتاد، سریع از ماشین پیاده شدند و اقدام به انتقال پیمان به خودرو کردند اما او از همان ابتدا برای همراه شدن با امدادگران مقاومت می‌کرد و فریاد می‌زد و می‌گفت ‌ دلش نمی‌خواهد به کمپ ترک اعتیاد برود.در همین حال سه امدادگر به زور و اجبار پیمان را سوار ماشین کردند و از محل دور شده و به سمت کمپ ترک اعتیاد واقع در حاشیه شهر رفتند.
رها کردن جسد در بیمارستان
بازار
درست یک روز بعد از انتقال پیمان به کمپ ترک اعتیاد، سه فرد ناشناس جسد او را مقابل یکی از بیمارستان‌های تهران رها کردند.کارکنان بیمارستان خیلی سریع موضوع را به مرکز فوریت‌های پلیس 110 اطلاع دادند و با توجه به اینکه پیمان قبل از انتقال به بیمارستان به دلیل خفگی به کام مرگ فرو رفته بود، خیلی سریع رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تحقیقات برای رازگشایی از ماجرا آغاز شد.
با دستور بازپرس پرونده، دوربین‌های مدار بسته موجود در محل رها‌سازی جسد مورد بازبینی قرار گرفت و یکی از دوربین‌های نصب شده مقابل بیمارستان پلاک خودروی پرایدی را که جسد به وسیله آن حمل شده بود، به وضوح ضبط کرده بود. در این تصاویر دیده می‌شد که سه نفر از خودرو پیاده شده و جسد پیمان را مقابل در بیمارستان انداخته و سپس به سرعت از مهلکه گریختند.
با احراز هویت مقتول، خانواده او تحت تحقیقات قرار گرفته و اعلام کردند که پیمان از روز قبل راهی کمپ ترک اعتیاد شده بود. به این ترتیب ماموران بی‌درنگ سراغ کمپ رفته و در آنجا افراد حاضر در کمپ را تحت بازجویی قرار دادند.در همان ساعت‌های اولیه حضور ماموران در کمپ تعدادی از افرادی که در آنجا بستری شده بودند، صراحتا اعلام کردند که سه نفر از مسئولان کمپ تا سر حد مرگ پیمان را کتک زدند.
یکی از آنها گفت:«از همان لحظه‌ای که پیمان وارد کمپ شد، شروع کرد به داد و فریاد و می‌گفت می‌خواهد از کمپ برود.او به هیچ صراطی مستقیم نبود و آرام نمی‌شد.برای همین میلاد و بهروز و احمد دست و پای او را گرفتند و شروع به کتک زدنش کردند. درگیری آنها خیلی بالا گرفت و ما دیگر ندیدیم که چه شد اما بعد از یک ساعت سه نفر دیگر از کارکنان کمپ پیمان را با یک پراید از کمپ خارج کردند.»
این فرد در ادامه گفت:«هر شش نفری که به عنوان کارکنان کمپ مشغول کار بودند، قبلا خودشان اعتیاد داشتند.آنها بعد از اینکه در این کمپ موفق به ترک شدند، در همین جا مشغول به کار شده‌اند.» در حالی که تعداد دیگری از معتادان بستری شده در کمپ نیز این اظهارات را تکرار کردند، میلاد و بهروز و احمد به عنوان عاملان جنایت بازداشت شدند.سه متهم دیگر نیز به اتهام انتقال جسد دستگیر شدند. در حالی که متهمان در تمام روال رسیدگی قضایی اتهام خود را انکار کردند،‌ درنهایت با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
در دادگاه
پدر ابتدای جلسه رسیدگی، مادر پیمان به عنوان ولی دم پرونده تقاضای خود مبنی بر قصاص قاتل فرزندش را مطرح کرد.او گفت:«پیمان دو سال بود که مواد مخدر مصرف می‌کرد و اعتیاد او هنوز شدید نشده بود.من می‌خواستم به او کمک کنم تا بیشتر از این در مصرف مواد غرق نشود اما نمی‌دانستم کمپ ترک اعتیادی که این افراد در آنجا کار می‌کردند، فعالیت غیرقانونی دارد و بعد هم این افراد غیرمتخصص پسرم را به کام مرگ کشاندند.»
سپس میلاد به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه دفاع حاضر شد و گفت:«پیمان جوان قوی هیکل و درشت اندامی بود.ما سه نفری زورمان به او نمی‌رسید، برای همین سعی می‌کردیم دست و پای او را بگیریم تا مشت و لگد به ما پرت نکند. من اصلا کاری با دهان و گلوی او نداشتم و اتهام قتل او را قبول ندارم چون در آن لحظه فقط به فکر گرفتن دست و پای او بودم.»
متهم بعدی به نام بهروز نیز گفت:«ما می‌خواستیم پیمان را آرام کنیم و هیچ چیزی دور گلوی او نینداختیم.وقتی با ما درگیر شد او را به گوشه‌ای بردیم و یکدفعه دیدیم که دیگر نفس نمی‌کشد.می‌دانستیم که پای ما در قتل او گیر می‌افتد برای همین تصمیم گرفتیم او را به بیمارستان برسانیم تا شاید بتوانیم جانش را نجات دهیم.اگر قصد قتل او را داشتیم، او را به بیمارستان نمی‌رساندیم.»
احمد نیز به عنوان متهم دیگر پرونده گفت:«من اتهامم را قبول ندارم و نقشی در انسداد راه تنفسی مقتول نداشتم.دو دوست دیگرم با او درگیر بودند و هر بلایی سرش آمده کار آنهاست.» قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهمان برای صدور رای وارد شور شدند.