شاعرانه/ غزلی از سعدی به انتخاب محمد بحرانی
انديشه
بزرگنمايي:
راه ترقی - آخرین خبر / محمد بحرانی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی
چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی
شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی
دل خویش را بگفتم چو تو دوست میگرفتم
نه عجب که خوبرویان بکنند بیوفایی
تو جفای خود بکردی و نه من نمیتوانم
که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی
چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان
تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی
سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم
دگری نمیشناسم تو ببر که آشنایی
من از آن گذشتم ای یار که بشنوم نصیحت
برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی
تو که گفتهای تأمل نکنم جمال خوبان
بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی
در چشم بامدادان به بهشت برگشودن
نه چنان لطیف باشد که به دوست برگشایی
لطفا این غزل رو با صدای استاد شجریان در آلبوم در خیال بشنوید.
و لطفا در کامنتها برای من و برای خودتون یک بیت شعر بنویسید... لطفا فقط یک بیت...و بیتی که از همه بیشتر دوستش دارید
برگرفته از mohamadbahrani_official
-
دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۱:۵۸:۴۷
-
۱۶۰ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/363714/