شاعرانه/ هر که عاشق‌وَش نیامد در نفاق افتاده بود انديشه بزرگنمايي: راه ترقی - آخرین خبر / یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بودوز لبِ ساقی شرابم در مَذاق افتاده بوداز سرِ مستی دگر با شاهدِ عهدِ شبابرجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود بازار در مقاماتِ طریقت هر کجا کردیم سِیرعافیت را با نظربازی فِراق افتاده بودساقیا جامِ دَمادَم ده که در سِیرِ طریقهر که عاشق‌وَش نیامد در نفاق افتاده بودای مُعَبِّر مژده‌ای فرما که دوشم آفتابدر شکرخوابِ صبوحی هم وثاق افتاده بودنقش می‌بستم که گیرم گوشه‌ای زان چشمِ مستطاقت و صبر از خَمِ ابروش طاق افتاده بودگر نکردی نصرتِ دین، شاه یحیی، از کَرَمکار مُلک و دین ز نظم و اِتِّساق افتاده بودحافظ آن ساعت که این نظمِ پریشان مینوشتطایرِ فکرش به دامِ اشتیاق افتاده بود حافظ يکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۷:۱۳ ۴۱ بازديد راه ترقی لینک کوتاه: https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/506789/
يکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۷:۱۳
۴۱ بازديد
راه ترقی