شاعرانه/ چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی انديشه بزرگنمايي: راه ترقی - آخرین خبر /دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادندواندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادندبیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردندباده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند بازار چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبیآن شبِ قدر که این تازه براتم دادندبعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمالکه در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادندمن اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟مستحق بودم و اینها به زکاتم دادندهاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت دادکه بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادنداین همه شهد و شکر کز سخنم میریزداجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادندهمّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بودکه ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند حافظ پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۵:۱۴ ۶۱ بازديد راه ترقی لینک کوتاه: https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/709570/