راه ترقی - برترین ها / امروز یکشنبه 14اردیبهشت ماه مصادف با سالروز درگذشت ناصر چشم آذر است؛ موسیقیدان، آهنگساز و تنظیمکننده ایرانی. هنرمندی که نام و هنرش علاوه بر ترانه های ماندگار، موسیقی فیلم و سریال نیز عجین است و آثار موسیقاییاش بر تارک تاریخ سینمای ایران میدرخشد. موزیک متن فیلم هایی همچون «هامون» و «اجاره نشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «قارچ سمی» به کارگردانی رسول ملاقلیپور والبته «خواهران غریب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد و دیگر موسیقی فیلمهای ارزنده او که هرکدام بخشی از کارنامه پربار و هنری ناصرچشم آذر در طول فعالیت هنریاش بوده است.
مولود خانواده موسیقایی
بی تردید تبحر او در زمینه آهنگسازی بیتأثیر از نقش خانواده در آموزش و ترغیب او به این هنر نبوده است. ناصر چشم آذر در خانوادهای اهل هنر و موزیسین متولد شده است و در کنار برادرش منوچهر چشمآذر درسایه تعلیمات پدر، استاد اسماعیل چشمآذر (ازنوازندگان بنام موسیقی آذربایجان در سازهای کمانچه و تار) مراحل اولیه موسیقی را آموزش دید. ساز انتخابی او آکاردئون بود و در12سالگی به همراه مرحوم پدرش وارد ارکستر آذربایجانی رادیو ایران شد و در 13 سالگی جایزه ویژه موسیقی را در مقطع دبیرستانی به خاطر نواختن آکاردئون دریافت کرد. جالب اینکه 17 سال داشت که توانست رهبری کنسرتی در سفارت ایران درعراق را بر عهده بگیرد و در 20 سالگی برای گذراندن دوره موسیقی جَز به آمریکا مسافرت کرد. او نوازندگی ساز پیانو را در نوجوانی و بهصورت خصوصی آموزش دید و در ادامه دورههای تکمیلی این ساز را نزد استادانی چون مرتضی حنانه و امانوئل ملیک اصلانیان سپری کرد.
این آهنگساز، سال 1357 به مدت 5 سال جهت تکمیل دوره موسیقی جاز و موسیقی فیلم به آمریکا سفر کرد اما سال 1363 و با فوت پدرش به ایران بازگشت و از آن زمان به بعد عمده فعالیتش ساخت موسیقی فیلم و سریال بود. ناصرچشم آذر از پیشگامان سازهای الکترونیک در ایران است و از همان ابتدای کار نگاهش به دنیای موسیقی متفاوت بود. دنیای موسیقایی او سراسر عشق و شور و زندگی است مانند «باران عشق» که یکی از شاهکارهای این هنرمند است که با خاطره جمعی مردم ما گره خورده و بسیاری او را با این قطعه میشناسند.

کارنامه سینمایی چشم آذر
بخش عمده فعالیتهای ناصر چشمآذر از دهه 60 به این سو، به موسیقی فیلمهایش برمی گردد و در این زمینه با کارگردانان شناخته شدهای همکاری داشته است.
چشم آذراولین کار سینمایی خود راسال 63 با فیلم«تاراج» اولین ساخته ایرج قادری بعد از انقلاب آغاز کرد. البته در فیلم «می خواهم زنده بمانم» هم با این بازیگر و کارگردان همکاری داشته است. او بعد از ساخت موسیقی فیلم «سمندر» به کارگردانی محمود کوشان(سال 1364)، موسیقی فیلم «اجاره نشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی را ساخت؛ از آثار شاخص این کارگردان که همچنان تماشایی است. او در ادامه در فیلمهای«شیرک»، «هامون»، «بانو»، «داستانهای جزیره» و«میکس» با مهرجویی همکاری داشت.
اولین همکاری ناصر چشمآذر با سیروس الوند سال 66 با فیلم «محموله» آغاز شد. البته در فیلمهای «چهره»، «برگ برنده»، «تله» و«زن دوم» هم با این کارگردان همکاری داشته است. «لنگرگاه» اولین همکاری این آهنگساز با کیومرث پوراحمد بود و در ادامه در فیلمهای «شکار خاموش»، «سفرنامه شیراز» و«خواهران غریب» بوده است. البته موسیقی سریال «قصههای مجید» هم از ساختههای چشمآذر است. دو تا از ساختههای پوراحمد که همچنان شنیدنی است و درخاطر مردم سپرده شده و نام و هنر ناصر چشم آذر را جاودان کرده است.
ناصر چشمآذر تا سال 1396، 74 موسیقی فیلم در همکاری با کارگردانانی چون تهمینه میلانی، مهدی فخیمزاده، رسول ملاقلیپور، محمدعلی باشهآهنگر، مسعود اطیابی، پوران درخشنده، شاهد احمدلو، مهدی صباغزاده، ابوالحسن داوودی، ناصر تقوایی، خسرو ملکان، منوچهر هادی و... ساخته است که در برخی از آثارش موفق به دریافت سیمرغ جشنواره فیلم فجر هم شده است. آخرین موسیقی فیلمی که ساخته «نبات» نام دارد از ساختههای پگاه ارضی. این هنرمند همچنین 11 آلبوم بیکلام با نامهای«شکوفههای ایران»، «خواهران غریب»، «شبهای تهران»، «باران شادی 1 و 2 و 3»، «طلوع عشق» و «باران عشق» تولید کرده است. از ساختههای او در مجموعههای تلویزیونی علاوه بر «قصههای مجید»، «خواب و بیدار» ساخته فخیمزاده است که بسیارمورد توجه بود. ناصر چشمآذر بامداد روز جمعه 14اردیبهشت 1397 بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت؛ مرگی ناباورانه که همگان را در بهت و حسرت گذاشت. اگرچه به گفته یاران و دوستانش چشمآذر با آثارش همچنان زنده است و هر سال کنسرتهایی با عاشقانههای او برگزار میشود تا یاد و آثارش همچنان تکرار و تکرار شود.

پس کی میرسند انگورها
محمد صالحعلا، شاعر و نویسنده در وصف چشمآذر مینویسد: دوستی ما در جوانی افتتاح شد، نخست خدمتتان بگویم، یک روز از جام جم پیاده میرفتیم، آسمان ابری بود، باران میبارید و نمیبارید، نرسیده به میدان ونک ایشان توقف کرد، غروب شده بود و ازآن نزدیکی صدای نیلبک میآمد و نمیآمد، زیرا، باد میوزید و صدای نیلبک را دور و نزدیک میکرد، رهگذران دیده نمیشدند، شاید پشت غارغار کلاغها ایستاده بودند و به آواز نیلبک گوش میکردند. من برگشتم، دیدم آقای چشمآذر گریه میکند، من هم گریهام گرفت، ایشان از من پرسید چرا گریه میکنی؟ گفتم دیدم شما گریه میکنی، من هم گریهام گرفت. آن وقت به هم نگاه کردیم و خدا میداند ما چقدر خندیدیم. من بعدتر در یک بند از مقطع ترانهای نوشتم، مردی که مینواخت، در گرگ و میش شهر، درنای نیلبک، مردی که میگریست، با چشم آسمان، بالاتر از ونک، یادت بهانه شد، کم کم ترانه شد، تهران از این طرف. مقصود اینکه ما خیلی دوست هم بودیم، در هر دیدار خیلی با هم حرف میزدیم، خیلی درد دل میکردیم و خیلی میخندیدیم، گاهی هم از هم خبر نداشتیم، آقای چشمآذر و من شاید بیست و یکی- دو- سه ساله بودیم که با هم آشنا شدیم، آن زمان من «شب تغییر شکل داده شده» را کار میکردم، استاد علی اصغر محتاج درباره آن تله تئاتر با من گفتوگو کردند، مصاحبه با یکی- دو قطعه شعر من در مجله تماشا منتشر شد، به نظرم خوانده شدن آن شعرها موجب شد از من دعوت کنند تا تصنیفی روی ملودی زیبای ایشان بنویسم، اصلاً ترانه نوشتن من با همان ترانه «زائر» روی ملودی زیبای ایشان و صدای کمنظیر خوانندهاش افتتاح شد، آقای چشمآذر نازنین ما، در خاندان موسیقی بالیده بود، ایشان با دانش موسیقایی در تصنیف موسیقی اینسترومنتال کم نظیر بود، نمونهاش آثار ماندگار او در تصنیف موسیقی فیلم، مجموعههای تلویزیونی و همین نمونهسازی او «باران عشق» است. شما بهتر از من میدانید که ذائقه بیشتر هموطنان ما موسیقی کلامی است و «باران عشق» نمونه موسیقی بیکلامی است که با استقبال هموطنان ما مواجه شد، حیف که آقای چشمآذر ناتمام ماند، خیلی زود عازم عالم ناز شد، گاهی سرنوشت از ما جلو میافتد، چنان که پس از سالها بنا بود ما با هم روی آلبومی کار کنیم که به قول سعدی گرامی، ناگهان بانگی برآمد خواجه مرد، یا به قول شمس لنگرودی عزیزمان، باد میوزد و میوه نمیداند هنگام افتادن او اکنون است. ما مردم در شکل تاریخی مصرف کننده موسیقی باکلام هستیم. موسیقی بی کلام بیشتر مردم ما را حالی به حالی نمیکند. به شکل تاریخی، ما ذائقه به موسیقی (اینسترومنتال) سازی نداریم، برای همین موسیقی ما همواره پاکش ترانه بوده است. موسیقی مردموار (پاپ) ما، با ترانه فهم میشود.
در آشکارسازی دلیل ارتباط مردم نازنینمان با موسیقیسازی ایشان در قصهای که روایت میکند پنهان شده است. موسیقیسازی ایشان قصه دارد. یکبار در اتاق روی بام خانهشان روی پیانو قطعهای میساخت، ما گریه میکردیم، در آن میان، آقای مهرجویی گفت؛ یک نفر از ما سه نفر بپرسد چرا گریه میکنید؟ در همان حال هر سه خندیدیم، به نظرم شاید چون ایشان موسیقیدان و موسیقیسازی پدرزادی بود.
در آخر باید بگویم حرف زدن درباره آقای ناصر چشمآذر مانند آب دادن به سایه درختهاست .
http://www.RaheNou.ir/Fa/News/1072603/درباره-نابغه-موسیقی-ایران-که-زود-از-دستش-دادیم