راه ترقی
نگاهی به اِشکال‌های گفتاری و نوشتاری امروز
چهارشنبه 24 شهريور 1400 - 02:29:16
راه ترقی - ایسنا / دکتر هادی انصاری، تحصیلکرده دکترای زبان و ادبیات فارسی، در مقاله‌ خود با عنوان «درست بنویسیم و درست بخوانیم» که آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، می‌نویسد: درباره درست خواندن و گفتن و نوشتن، تاکنون بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم؛ ولی کافی نیست. پاسداشت زبان فارسی و برطرف کردن اشکال‌ها، نمی‌تواند به چندنوشته، برنامه، کتاب و جزوه منحصر باشد و اگر هر روز هم یادآوری شود، تکراری نخواهد بود و تأثیرخود را خواهد گذاشت.
بدین منظور بر آن شدیم تا برخی اشکال‌های رایج امروزی را که در گفتار و نوشتار مردم، فراوان دیده و شنیده می‌شود، یادآوری و اصلاح کنیم تا شاید بتوانیم در راه درست خواندن و درست نوشتن واژه‌ها، اصطلاح‌ها، عبارت‌ها و درنهایت برای پاسداشت زبان فارسی قدمی برداریم.
حرف (د)
درخواست اِعادهٔ حیثیّت / اِعادهٔ حیثیّت
بی‌گمان برخورد دو نفر در حال نِزاع را دیده‌اید که در هنگام اوج بحث یا بگومگو، یکی به دیگری می‌گوید: من اِعادهٔ حیثیّت می‌کنم. این گونه جمله‌ها ازنظر ادبی، ضعف تألیف دارند. جملهٔ مذکور، با مفهومی که گوینده در نظر دارد، متفاوت است. اِعاده در عربی یعنی برگرداندن؛ و اِعادهٔ حیثیّت یعنی برگرداندن حیثیّت و آبرو به کسی. خود ترکیب (اِعادهٔ حیثیّت) معنای بدی ندارد، ابهام دارد؛ معلوم نیست چه کسی به چه کسی حیثیت را می‌خواهد برگرداند! اگر به جای (اِعادهٔ حیثیت)، (درخواستِ اِعادهٔ حیثیت) بگویند مسئله حل می‌شود: من درخواست اِعادهٔ حیثیت می‌کنم؛ در این صورت معلوم می‌شود که گوینده، به خاطر بی‌ادبی طرف مقابل، درخواست دارد که حیثیتّش را به او برگردانند. این جمله یعنی من درخواست می‌کنم که حیثیّت مرا به من بازگردانند.
دکترِ ادبیات است / دکترای ادبیات است
واژهٔ دُکتُر از زبان‌های بیگانه وارد زبان فارسی شده است. (docteur) یعنی مُجتهِد و نیز (doctor) که عنوان پزشکان و طبیبان است. دُکتُرا (doctorat) هم به معنی درجه و مقام اجتهاد (معنای اسمی یا مصدری دارد). بنابراین باید بگوییم: او دکترِ ادبیات است یا دکترای ادبیات دارد؛ نه دکترای ادبیات است.
دلارا / دلاراء
بسیاری از اشکال‌های نگارشی و املایی در نام و نام خانوادگی افراد مربوط می‌شود به نگارش نادرست آن‌ها در اداره ثبت احوال دوره‌های گذشته که با دست نوشته می‌شد و اغلب نویسندگان افراد کم‌سواد بودند. در دوره‌ای شناسنامه‌ها تعویض شد، همان غلط‌های املایی در نام و نام خانوادگی، با رایانه نوشته شد (تایپ شد). بدون این که غلط‌ها اصلاح شود. مانند: همیراء (به جای حمیرا) گِروئی یا گِروِهی (به جای گِروِه‌ای) و... . علاوه بر ثبت احوال، برخی چاپخانه‌داران محترم نیز که به کار چاپ و تبلیغات مشغولند به سبب بی توجّهی، نسبت به درست نوشتن واژه‌ها، اهمیت نمی‌دهند. در برگهٔ ختم یک متوفّی، نامش را (دلاراء) با همزهٔ پایانی نوشته بودند. درصورتی‌که (دلارا) فارسی است از (دل) + (آراستن)، صفت فاعلی است یعنی دل آراینده. بنابراین (دلارا) درست است؛ نه (دلاراء)
گفتنی است که بسیاری از واژه‌های فارسی به لحاظ فارسی بودن، در نگارش، اصلاً همزهٔ) ندارند. مانند (آیین)، (پاییز)، (آیینه) و (می‌گوییم) و نوشتن آن‌ها به شکل (آئین)، (آئینه) و (می‌گوئیم) نادرست است.
دههٔ شصتی‌ها/ بچه‌های دههٔ شصت
مدتّی است که این اصطلاح‌ها را فروان تکرار می‌کنند، بدون این‌که به معنای درست (دهه) دقّت کرده باشند. درگاه شماری چنین آمده که هر دَه سال را (دهه) می‌نامند. این را همه می‌دانند ولی شیوهٔ شمارش آن مهم است. اصل بر این است که برای شمارش دهه، عددی که در انتهای آن ده سال قرار دارد به حساب بیاید. یعنی انتهای دهه مهم است؛ نه ابتدا. مثلاً از 1310 تا 1320 دههٔ 20، از 1320 تا 1330 دههٔ 30، از 1330 تا 1340 دههٔ 40 است. آن چه امروزه به اصطلاح بچه‌های دههٔ شصت یا دههٔ شصتی‌ها می‌گویند، یک غلط رایج است و نیاز به اصلاح دارد. با این توضیح متولدین 1350 تا 1360 دههٔ شصتی و متولدین 1360 تا 1370 را دههٔ هفتادی باید نامید. امروزی‌ها متولد سال 1364 را یک دههٔ شصتی می‌دانند، درصورتی‌که این محاسبه اشتباه است و متولد 1364 یک دههٔ هفتادی محسوب می‌شود.
شمارش (سَده) یا (قَرن) نیز چنین است؛ بدین‌صورت که از 600 تا 700 را قرن هفتم هجری و از 700 تا 800 را قرن هشتم هجری می‌خوانند. مثلاً مولانا و سعدی شاعران قرن هفتمند (از 600 تا 700) و حافظ شاعر قرن هشتم است (از 700 تا 800) و جامی شاعر قرن نُهُم است (از 800 تا 900).

http://www.RaheNou.ir/Fa/News/301322/نگاهی-به-اِشکال‌های-گفتاری-و-نوشتاری-امروز
بستن   چاپ