نگاهی به 7 دغدغه مهم قشر جوان که میتواند در سریالهای تلویزیون بازتاب پیدا کند
يکشنبه 2 آبان 1400 - 22:53:52
|
|
راه ترقی - جام جم / در روزهای اخیر ، فصل سوم مجموعه تلویزیونی «روزگار جوانی» بعد از حدود دو دهه، به آنتن تلویزیون برگشته است. سریالی که در اواخر دهه70 با همکاری شاپور قریب و اصغر فرهادی شکل گرفت و پس از مدتی کارگردانی آن به اصغر توسلی رسید. توسلی با فیلمنامهای از علیاکبر محلوجیان و فرهاد نقدعلی، روزگار جوانی را در فصل دوم ادامه داد اما فصل سوم این سریال دیگر ساخته نشد. روزگار جوانی در آن سالها با حضور بهزاد خداویسی، امین حیایی، کیهان ملکی، نصرا... رادش و مهدی صبایی بسیار مورد اقبال قرار گرفت و به یکی از مجموعههای پربیننده سیما تبدیل شد. سری سوم این مجموعه که این روزها روی آنتن شبکه پنج رفته با کارگردانی اصغر توسلی و تهیهکنندگی سپهر محمدی ساخته شده و از گروه بازیگران جدیدی شامل آریا توسلی، سعید زارعی، سینا کرمی، عیسی حسینی و امیرمسعود واعظ تهرانی بهره برده است. روزگار جوانی به علت نمایش شخصیتهای جوان و روایت دغدغه آنان همواره به عنوان یکی از تجربیات خوب رسانه ملی در پرداختن به مسائل قشر جوان شناخته میشود و به نوعی در این زمینه مثالزدنی است. امروز نیز جوانان دغدغههایی مهم دارند که انتظار میرود در سریالهای تلویزیون مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. به بهانه پخش فصل سوم روزگار جوانی در این شماره از قاب کوچک درباره سریالهای جوانانه میخوانید. گزارش پیش رو هفت دغدغه مهم قشر جوان را در شرایط کنونی بررسی میکند. در جستوجوی نیمه گمشده نه فقط در ایران بلکه در تمام جهان، ازدواج از مسائل همیشگی جوانهاست؛ موضوعی که در هر جامعه متناسب با فرهنگ و آداب آنها بروز میکند و در همهجا به یک شکل دیده نمیشود. مسائل زیادی نیز ریشه در همین موضوع دارد. بسیاری از دوستیهای خارج از عرف، فسادهای اخلاقی و... با ازدواج بههنگام، موفق و آگاهانه، قابل حل است. آنچه واضح است این که تقریبا همه جوانها دغدغه ازدواج دارند اما میل به ازدواج و آمار آن از موضوعات مختلفی تأثیر میپذیرد که مسائل اقتصادی در صدر آنها قرار دارد. ازدواج از آن دست موضوعاتی است که انصافا تلویزیون در آن کم نگذاشته و در اغلب محصولات نمایشی، گریزی به آن داشته. در همین هفتههای گذشته هم دو سریال «افرا» در شبکه یک و «همسایه» در شبکه سه در برخی قصههای خود، ماجراهایی درباره ازدواج مطرح کردهاند. با این حال تردیدی نیست که آموزش و فرهنگسازی در زمینه ازدواج از وظایف رسانه ملی است و در این مسیر، سریال از بهترین ابزارها به شمار میرود. موفقیت از مسیر تستزنی در کشور ما با اهمیت فراوانی که دانشگاه و تحصیلات عالیه پیدا کرده، دیگر کمتر خانوادهای پیدا میشود که پیگیر ورود فرزندش به دانشگاه نباشد. بسیاری از نوجوانها هم این اهمیت را درک کردهاند و تلاش بسیاری برای ورود به بهترین دانشگاهها میکنند. حاصل این تلاش همهجانبه نوجوانها و خانوادهها، رقابتی به نام کنکور است که گرچه اکنون مانع ورود به دانشگاه نیست و حتی بدون شرکت در آن هم میتوان روی صندلی دانشگاه نشست اما مسیر ورود به برترین دانشگاهها و پرطرفدارترین رشتهها، بسیار سخت و میلیمتری است. بنابراین کنکور سراسری را میتوان مهمترین دغدغه قشر جوان کشور دانست، کنکوری که امتداد آن در تحصیلات تکمیلی هم عده بسیاری را درگیر خود میکند. هزینه کلاس، کتاب و آزمون آزمایشی از یک سو و فشار روانی ناشی از یک رقابت نفسگیر، همه جزئی از ماجرای بزرگ کنکور است. پس این یک توقع طبیعی و بدیهی است که از سیما بخواهیم در سریالها به این ماجرای مهم بپردازد و متقاضیان ورود به دانشگاهها را فراموش نکند. جوانان دیندارند یا نه؟ این مورد از دغدغههایی است که شاید به نظر برسد برای خانوادهها و مسؤولان کشور، بیشتر از جوانها اهمیت دارد؛ از نصیحتهای دینی بسیاری از پدرها و مادرها گرفته تا ادارات، طرحها و بودجههایی که تقویت دینداری را مد نظر دارند. با این حال دغدغههای دینی ــ به اشکال گوناگون آن ــ در خود جوانها هم کم نیست. درباره دستههایی از جوانها که تعلقات و تظاهرات واضح مذهبی دارند، حرفی نیست اما حتی بسیاری از آنها که در ظاهر اینگونه نیستند، ذیل مباحث هویتی و اخلاقی، در خودآگاه یا ناخودآگاه به دینداری فکر میکنند. شاهد مثال این سخن، محبوبیت استادانی چون محسن قرائتی و عبدا... فاطمینیا و دیگران در فضای مجازی است. تلویزیون البته برای سریالسازی در این حوزه، چالشهای فراوانی دارد که ازجمله آن میتوان به شعاری نشدن، مطابقت با نظرات علما و بعضی خط قرمزهای مختلف اشاره کرد. همرفیقانی برای همیشه اگر هرکدام از مسائلی را که در بندهای بالاتر آمد، کنار بگذاریم، از یک چیز نمیشود گذشت که در زندگی اجتماعی، امری مطلقا ناگزیر است: دوستی. هیچ جوان یا نوجوانی را پیدا نمیکنید که دوست نداشته باشد. رفاقتها که در دوران جوانی شکل میگیرد، گاه تا سنین بالا نیز ادامه پیدا میکند که نظیر آن را در فیلمها و سریالها نیز دیدهایم. دوستی و رفاقت، از سادهترین چیزهایی است که میتواند پایه یک درام باشد، امری که سالهاست سهم قابلتوجهی از سریالهای جوانانه تلویزیون داشته و دارد. دوستیابی به شیوه سالم، رفیق ناباب و انواع گروههای دوستی، از مهمترین موضوعاتی است که همچنان میتواند دستمایه ساخت آثار نمایشی تلویزیونی باشد و ظرفیتهای زیادی برای آن وجود دارد. با این وجود سریالهای تلویزیون تحت تأثیر خط قرمزها، به بعضی انواع دوستیهای اجتماعی جدید که چند سالی هست در میان بعضی جوانها دیده میشود، ورود چندانی نکردهاست. ساخت دور تازهای از سریالهای جوانانه و پرداخت دقیق به این موارد، میتواند برای جوانها راهگشا و آگاهکننده باشد. 2 سال در لباس نظامی پسرها از حدود 18 سالگی، با مسأله مهمی دست وپنجه نرم میکنند: خدمت وظیفه عمومی یا به زبان سادهتر، دوران سربازی. دورهای دو ساله که از اغلب شرکتکنندگان در آن، فرصت حضور جدی در اجتماع شامل تحصیل، کار و حتی ازدواج را میگیرد. بر خلاف آنچه که باید، متاسفانه در ایران درآمد سرباز پایین است و بسیاری از سربازها نمیتوانند به شکل تخصصی خدمت کنند. اینها غیر از خطراتی است که گاه برای سرباز ایجاد میکند و حتی گاه تا درگیری با تروریستها و شهادت هم رسیدهاست. اگر در شبکههای اجتماعی جستوجو کنید، میبینید که سربازی سوژه بسیاری از بحثها میان کاربران است و هشتگهایی مثل #از_سربازی_بگو هم برای آن درست شده؛ امری که نشان میدهد گذراندن دوران خدمت وظیفه عمومی و حواشی مختلف مرتبط با آن، یک دغدغه عمومی بین اغلب جوانهاست و باید جدی گرفته شود. خدمت وظیفه عمومی گرچه بهطور مستقیم فقط پسرهای جوان را درگیر میکند اما از آنجا که بسیاریشان ازدواج کرده یا در آستانه ازدواج قرار دارند، عملا روی شرایط بسیاری از دخترها هم تاثیرگذار است. اشتغال، دوای درد جوانان کمتر کسی شک دارد که اقتصاد، مسأله اول کشور ماست. مشکلات اقتصادی اعم از بیکاری، گرانی، تورم، تحریمهای ظالمانه و... از نمودهای مختلف این مسأله بزرگ و مهم است، این روزها اغلب خانوادهها را درگیر کرده و برای خیلیها مشکل ساخته است. بین این موارد، آنچه که بیشتر از بقیه به قشر جوان مربوط میشود و دغدغه آنهاست، بیکاری است. بسیاری از جوانهای کشور ما، تحصیلکرده یا درسنخوانده، دختر یا پسر، متأهل یا مجرد، نانآور یا نانخور و... هرچه که باشند یا با این مشکل مواجهاند یا حداقل در برههای از جوانی خود، با آن مواجه شدهاند. کمبود شغل، بعضی جوانها را به سمت درآمدزایی از بازاریابی شبکهای، ارزهای دیجیتال و... سوق داده که هریک حواشی دیگری را رقم زده است. جالب آن که همزمان با شکایت جوانها از مشکل بیکاری، بسیاری از صاحبان مشاغل نیز از کمبود نیروی کارآمد مینالند. این امر نشان میدهد که شاید با نوعی توانمندسازی نیروی کار، حذف علاقه به پشت میزنشینی در بعضی جوانها و حتی توزیع فرصتهای شغلی پایتخت، در سراسر کشور، بخشی از این مشکل مرتفع شود. در عین حال چه راهکارهای گفتهشده مفید واقع شود یا چه نشود، آنچه در این میان مشخص است، اینکه سریالهای تلویزیونی پرتعدادی سراغ نداریم که به این موضوع مهم پرداخته باشند. مهاجران امروزه دیگر کسی انکار نمیکند که بعضی از ایرانیان مایلند در کشورهای دیگر، بهخصوص غرب زندگی کنند و در این بین، جوانان نیز سهم ویژهای دارند. بعضی مشکلات داخلی کشور، همراه با در باغ سبز اغلب دانشگاهها از عوامل اصلی است که بعضی جوانان ایرانی دغدغه مهاجرت پیدا میکنند. از طرفی هزینههای مهاجرت، سختیهای دلکندن از خانواده به مدت طولانی، دوری از خاک دوستداشتنی ایران و ... ازجمله موانع آنهاست و از طرف دیگر، رویاهای مختلفی چون رفاه اقتصادی، تحصیل در دانشگاههای معتبر دنیا، بعضی آزادیهای فردی و اجتماعی که هریک ممکن است برای هر فرد، واقعی یا غیرواقعی باشد، از اصلیترین موتورهای محرکه آنها برای این کار است. به نظر میرسد دغدغه مهاجرت در دانشجویان و فارغالتحصیلان تحصیلاتتکمیلی، بهخصوص در آنها که از دانشگاههای معتبر کشور مدرک گرفته یا میگیرند، بیشتر است؛ تا جایی که طی دو دهه اخیر، همواره کلیدواژه «فرار مغزها» در زبان رسانهها، مسؤولان و حتی مردم کوچه و بازار مطرح بوده است. بااینحال در همین زمان، کمتر سریال تلویزیونی را بتوان یافت که دغدغه اصلی کاراکترهای جوان آن، مهاجرت باشد. به نظر میرسد امروزه این سریالها کمتر از گذشته هم شده است. سریالهای تلویزیون، آینه روزگار جوانی بر اساس اطلاعات مرکز آمار در سال 1399، کمی بیشتر از 25درصد از مردم ایران در رده سنی 15 تا 29 سال که «جوان» نامیده میشود، بهسر میبرند که رقمی معادل 20میلیون نفر را شامل میشود. جمعیت 20میلیونی جوانان ایران که نیروی کار مهمی برای کشور محسوب میشوند، دغدغههای زیادی دارند که در متن اصلی گزارش، هفت مورد از مهمترین آنها توضیح داده شد. طبعا تولید محتوا برای این جمعیت عظیم که با انرژی فراوان خود میتوانند مسیر حرکت کشور را در سالهای آینده به هر سمتی تغییر دهند، اهمیت فراوانی دارد و در این راه، تلویزیون بهعنوان فراگیرترین و مهمترین رسانه کشور و سریالهای تلویزیونی بهعنوان پرمخاطبترین قالب رسانهای، حساسیت بالایی پیدا میکنند. پرسش آن است که آیا تلویزیون برای جوانها، دغدغهها و مسائل آنها محصولات نمایشی کافی تولید کرده است؟ با استناد به سریالهای پرمخاطب و شاخص دهههای گذشته که در صفحات بعدی «قابکوچک» دربارهشان خواهید خواند، سابقه تلویزیون در این زمینه را میتوان تا حدی قابل قبول دانست اما به نظر میرسد پرداخت به مشکلات و دلمشغولیهای قشر جوان در سریالهای سالهای اخیر تلویزیون کمی کمرنگ شده است. در این سالها کمتر سریال تأثیرگذار و محبوبی یافت میشود که با تمرکز بر این مسائل ساخته شده باشد. بهخصوص آنکه فرهنگ حاکم بر جوامع جوان، تا حدی رادیکالتر و از خطوط قرمز رسانه ملی دورتر شده است. چرایی دور شدن تدریجی تلویزیون و دغدغههای جوانی از یکدیگر، قابل بررسی و آسیبشناسی است اما موضوع این گزارش نیست. آنچه واضح است، اینکه تلویزیون برای تأثیرگذاری بیشتر روی قشر جوان، نیازمند بازنگری در سیاستهایی است که باعث شده بعضی از دغدغهها و مسائل جوانان بهسختی در لابهلای برنامهها یا سریالهای تلویزیون دیده شود. جوانان باید بتوانند خود را در تلویزیون پیدا کنند تا بیش از گذشته به آن اعتماد و علاقه داشته باشند.
http://www.RaheNou.ir/Fa/News/312407/نگاهی-به-7-دغدغه-مهم-قشر-جوان-که-میتواند-در-سریالهای-تلویزیون-بازتاب-پیدا-کند
|