راه ترقی
داستان ضرب المثل اگر برای من آب نداشت برای تو که نان داشت
دوشنبه 27 دي 1400 - 09:36:17
راه ترقی - آخرین خبر / حاج میرزا آقاسی صدر اعظم "محمد شاه" قاجار در امر مملکت داری به دو چیز علاقه وافری داشت، یکی افزایش تعداد توپ های قشون و دیگری حفر چاه برای رونق کشاورزی. البته این تلاش های او چندان هم بی فایده نبود ولی گاهی اوقات بیش از اندازه، زیاده روی می کرد. 
روزی حاجی برای سرکشی به کار مقنی ها به یکی از چاه های اطراف تهران می رود، تا از عمق چاه و میزان آب بدست آمده، آگاهی پیدا کند. 
یکی از چاه کن ها رو به صدر اعظم می کند و می گوید :"قربانت شوم، این چاه آبی ندارد و ممکن نیست در آن به رگه ی آبی برسیم." حاجی در جواب می گوید :"مایوس نشوید، به کار خود ادامه دهید."
از این گفتگو چند روز می گذرد. باز حاجی برای سرکشی و میزان پیشرفت کار به سر همان چاه می رود و باز همان چاه کن می گوید :" به خدا در این چاه آبی نیست و ممکن نیست در آن آبی برسیم." حاجی باز می گوید: "به کندن ادامه دهید، حتماً تا چند روز دیگر به آب خواهید رسید. "
بار سوم که حاجی دوباره به سر چاه می رود، چاه کن با عجز و لابه می گوید :"حضرت اشرف، به پیر به پیغمبر در این چاه آبی نیست، ما برای کبوتر ها در این چاه لانه درست می کنیم. "
صدر اعظم با شنیدن این سخنان از کوره در می رود و با صدای بلند بر سر چاه کن بیچاره فریاد زده و می گوید :مردک احمق، "اگر این چاه برای من آب ندارد، برای تو که نان دارد. "
از آن روز، این جمله صدراعظم به صورت مثل در آمده است و کاربردش در مواردی است که، کسی ضرر و زیان کاری را یاد آور می شود، که هر چند برای دیگری پر از زیان است، ولی برای خود شخص سود و منفعت در آن کار وجود دارد. 
منبع : ریشه های تاریخی امثال و حکم 

http://www.RaheNou.ir/Fa/News/334535/داستان-ضرب-المثل-اگر-برای-من-آب-نداشت-برای-تو-که-نان-داشت
بستن   چاپ