ویتکاف؛ دیپلماتی که چیزی از دیپلماسی نمیداند
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
یکی از دیپلماتهای اروپایی با لحن طعنهآمیز میگوید: «مثل این است که ویتکاف سعی دارد در سه بُعد شطرنج بازی کند، آن هم در حالی که با استادان بزرگ شطرنج روی سه صفحه همزمان رقابت میکند، بدون آنکه حتی یکبار این بازی را انجام داده باشد.»
نسخه دونالد ترامپ از صلح آمریکایی (Pax Americana)، این ایده که ایالات متحده میتواند از طریق اجبار، نظم را بر جهان تحمیل کند، اکنون در اوکراین، غزه و جمهوری اسلامی ایران به بوته آزمایش گذاشته شده است.
به گفته ویلیام برنز، رئیس سابق سیا، جهان در یکی از آن «لحظات سرنوشتساز» در روابط بینالملل قرار دارد که شاید فقط دو بار در یک قرن رخ میدهند؛ لحظاتی که آینده میتواند مسیر متفاوتی به خود بگیرد.
به نوشته پاتریک وینتور، سردبیر دیپلماتیک گاردین، هدف آمریکا این بوده که سه مجموعه مذاکره همزمان و سرنوشتساز را کاملاً جدا از یکدیگر نگه دارد و تا حد امکان نتیجه آنها را به طور یکجانبه شکل دهد. این رویکرد مشابه مذاکرات تجاری است، جایی که هدف آن است که کشورها بهصورت فردی به واشنگتن بیایند و در ازای دسترسی به بازارهای آمریکا، هدیههایی تقدیم کنند.
ممکن است دولت ایالات متحده احساس کرده باشد که با توجه به فوریت اوضاع، چاره دیگری ندارد، اما اینکه آیا عاقلانه بود که همزمان سه مأموریت صلح بلندپروازانه و یک جنگ تجاری جهانی را آغاز کند یا نه، جای بحث دارد.
واقعیت این است که هر یک از این سه مناقشه، مجزا و دارای علل، زمینهها و دینامیکهای متفاوتی هستند، اما آنها بیش از آنچه در ابتدا به نظر میرسید به یکدیگر گره خوردهاند. بخشی از این مسئله به دلیل افزایش مقاومت در اروپا و دیگر نقاط جهان در برابر نظم جهانیای است که ترامپ تصور میکند و روشهایی که برگزیده است.
در دیپلماسی، هیچ مسئلهای کاملا جدا از بقیه نیست, همه چیز به هم مرتبط است، بهویژه وقتی یک نخ مشترک در این سه مذاکره وجود دارد: شخصیت استیون ویتکاف، سازنده املاک و مستغلات و دوست صمیمی ترامپ که هدایت مذاکرات آمریکا در هر سه پرونده را بر عهده دارد و از مسکو به مسقط در رفتوآمد است.
حل این سه مناقشه بهطور همزمان، وظیفهای ترسناک برای هر کسی است، اما برای مردی که کاملاً تازهوارد عرصه دیپلماسی است و با توجه به برخی اظهاراتش، به همان اندازه با تاریخ هم بیگانه است، بهمراتب دشوارتر است.
ویتکاف نقاط قوتی دارد، از جمله اینکه ترامپ به او اعتماد دارد. او همچنین ذهن رئیسجمهور را میشناسد و میداند چه چیزهایی را باید جدی گرفت. او وفادار است، تا آنجا که خودش اعتراف کرده که در نیویورک چنان ترامپ را ستایش میکرد که آرزو داشت خودش ترامپ باشد. او هیچ دستور کار دیگری جز اهداف رئیسجمهور دنبال نمیکند.
با این حال، او هم تحت فشار است و هم مشکلات اساسی در تواناییها و صلاحیتش وجود دارد. دیپلماتها از کاهش شدید بودجه وزارت امور خارجه آمریکا شوکه شدهاند و هنوز کمبود کارکنان باتجربه وجود دارد. ویتکاف آن پیشینه حرفهای که همتایانش در جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل و روسیه دارند، ندارد. بهعنوان مثال، بیشتر اعضای تیم مذاکرهکننده ایران به رهبری وزیر خارجه عباس عراقچی، از کهنهکاران مذاکرات 2013–2015 هستند که به توافق هستهای اولیه ایران منجر شد.
یوری اوشاکوف، مشاور ارشد سیاست خارجی ولادیمیر پوتین، که در نخستین مذاکرات روسیه و آمریکا در سال جاری در عربستان سعودی حضور داشت، 10 سال بهعنوان سفیر روسیه در ایالات متحده خدمت کرده است. او را کریل دیمیتریف، رئیس صندوق سرمایهگذاری دولتی روسیه، همراهی میکرد؛ دیمیتریف در تاریخ 2 آوریل به ایالات متحده سفر کرد.
در مذاکرات بعدی که در 10 آوریل در استانبول برگزار شد، الکساندر دارچیف، که 33 سال در وزارت خارجه روسیه خدمت کرده و سفیر روسیه در آمریکا است، در مقابل تیمی به رهبری سوناتا کولتر، معاون جدید دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور اروپا و اوراسیا، قرار گرفت؛ کسی که دیدگاهی بهمراتب سختگیرانهتر از نگاه مثبت ترامپ به روسیه دارد.
در مورد مسئله غزه، بنیامین نتانیاهو از سال 1984 که سفیر اسرائیل در سازمان ملل شد، عمری را درگیر این مناقشه فلسطینی بوده است.
ریچارد نفیو، مذاکرهکننده سابق آمریکا در پرونده هستهای ایران، میگوید کاهش بودجه وزارت خارجه به این معناست که آمریکا در معرض از دست دادن یک نسل از کارشناسان قرار دارد. او میافزاید: «این چیزی فراتر از یک تراژدی است. این یک ضربه ویرانگر به امنیت ملی است که با حذف این افراد وارد شده. این خسارت میتواند دائمی باشد و باید این واقعیت را بپذیریم.»
یکی از دیپلماتهای اروپایی با لحن طعنهآمیز میگوید: «مثل این است که ویتکاف سعی دارد در سه بُعد شطرنج بازی کند، آن هم در حالی که با استادان بزرگ شطرنج روی سه صفحه همزمان رقابت میکند، بدون آنکه حتی یکبار این بازی را انجام داده باشد.»
به بیان ساده، ویتکاف میداند که باید برای رئیس عجول خود یک دستاورد دیپلماتیک به دست آورد. اما هر چه این سه مناقشه طولانیتر شود، بیشتر به هم گره میخورند و هر چه این گرهها بیشتر شود، اعتبار ترامپ بیشتر زیر سؤال میرود.
طبق نظرسنجی رویترز/ایپسوس که این ماه منتشر شد، 59 درصد آمریکاییها معتقدند ترامپ باعث شده کشورشان اعتبار جهانی خود را از دست بدهد.
خطر برای ترامپ این است که تصمیم او برای پرداختن به این حجم از مسائل بهطور همزمان، نه بهعنوان نمایش قدرت آمریکا، بلکه برعکس، بهعنوان تضعیف آشکار یک ابرقدرت تعبیر شود.
در تلاش برای دستیابی به یک توافق با ایران ظرف دو ماه، ترامپ برخلاف تمام مذاکرات قبلی هستهای با تهران، منافع پیچیده اروپا را از اتاق مذاکره بیرون نگه داشته است.
ویتکاف تاکنون دستور کاری فراتر از جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هستهای مطرح نکرده است. مسئلهای که ظاهراً باعث رضایت تهران شده است. او نه موضوع تأمین [ادعایی] پهپادهای ایران به روسیه برای استفاده در اوکراین را مطرح کرده و نه خواستار توقف ارسال تسلیحات ایران به نیروهای نیابتیاش در جنگ با اسرائیل شده است.
این موضوع اسرائیل و تا حدی اروپا را نگران کرده است، زیرا آنها تمایل جمهوری اسلامی ایران به رفع تحریمها را فرصتی نادر برای گرفتن امتیازات از تهران میدانند. به همین دلیل، ران درمر، وزیر امور استراتژیک اسرائیل، و دیوید بارنئا، رئیس موساد، جمعه گذشته در پاریس با ویتکاف دیدار کردند تا او را متقاعد کنند که در دیدار روز بعد خود در رم با تیم مذاکرهکننده ایران، باید خواستار برچیدن برنامه هستهای غیرنظامی تهران شود.
اما ویتکاف این درخواست را رد کرد و در میان بیانیههای متناقض فراوان، دولت آمریکا دوباره بر این موضع تأکید کرد که جمهوری اسلامی ایران باید اورانیوم غنیشده لازم برای برنامه هستهای غیرنظامی خود را وارد کند، نه اینکه آن را در داخل غنیسازی کند.
روسیه، بهعنوان نشانهای از اعتماد ترامپ، ممکن است بار دیگر به محل نگهداری ذخایر اورانیوم غنیشده سطح بالای ایران تبدیل شود، همانطور که پس از توافق 2015 این نقش را داشت.
اسرائیل همچنین از علاقه ترامپ درباره روسیه نگران است. اندیشکده اسرائیلی INSS این هفته گزارشی منتشر کرد که نشان میدهد روسیه در تلاش برای یافتن متحدان ضدغربی در جنوب جهانی برای جنگ اوکراین، حمایت سیاسی فرصتطلبانهای نهفقط از جمهوری اسلامی ایران، بلکه از حماس نیز نشان داده است. اسرائیل همچنین اگر روسیه نقش خود در سوریه را حفظ کند، احساس نگرانی خواهد کرد.
اما اگر ترامپ بر سر جمهوری اسلامی ایران نتانیاهو را ناامید کرده باشد، در موضوع غزه کاملاً خواستههای او را برآورده کرده است.
در ابتدا، ویتکاف بابت رفتار سختگیرانهاش با نتانیاهو در دیدار نخست ژانویه، بسیار مورد تحسین قرار گرفت. ادعا شد که ویتکاف به رهبر اسرائیل دستور داده در روز شنبه (با نقض شبات) با او دیدار کند و او را وادار به پذیرش آتشبس کرده است، آتشبسی که ماهها از پذیرش آن در مذاکرات با تیم بایدن خودداری کرده بود. در نتیجه، وقتی ترامپ در 19 ژانویه وارد کاخ سفید شد، اعلام کرد: «توافق آتشبس حماسی تنها به دلیل پیروزی تاریخی ما در نوامبر امکانپذیر شد، و این پیام را به سراسر جهان رساند که دولت من در پی صلح است و با مذاکره به دنبال تضمین امنیت همه آمریکاییها و متحدان ماست.»
اما همانطور که بسیاری در منطقه پیشبینی کرده بودند، نتانیاهو بهانهای پیدا کرد تا مذاکرات درباره فاز دوم توافق آتشبس، آزادی باقیمانده گروگانها در غزه در ازای پایان دائمی جنگ را آغاز نکند.
ویتکاف تلاش کرد مصالحههایی برای تمدید آتشبس ارائه دهد، اما نتانیاهو آنها را رد کرد و در 19 مارس حمله به حماس را از سر گرفت. نماینده آمریکا این تصمیم اسرائیل را تنها اینگونه توصیف کرد: «در برخی جهات ناخوشایند، اما در نهایت اجتنابناپذیر.»
اکنون امتناع ترامپ از اعمال هرگونه فشار بر اسرائیل برای لغو ممنوعیت ورود کمکها به غزه که شش هفته از آن گذشته، به عامل تشدید شکاف اروپا با ترامپ تبدیل شده است. این هفته، در پنجاهمین روز این ممنوعیت، فرانسه، آلمان و بریتانیا بیانیهای شدیداللحن صادر کردند و محروم کردن غزه از کمکها را غیرقابل تحمل خواندند.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، خواستار به رسمیت شناختن هماهنگ کشور فلسطین از سوی اروپا شده است و عربستان سعودی تأکید دارد که ایالات متحده نباید به سایتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران حمله کند.
در مقابل، ویتکاف درباره سرنوشت غزه و فروپاشی «آتشبس حماسی» کاملاً سکوت کرده است.
اما اگر دیپلماتهای اروپایی تصور کنند که ویتکاف در برخورد با نتانیاهو سادهلوح بوده، این در برابر تحقیر و تمسخری که نسبت به شیوه برخورد او با پوتین دارند، چیزی نیست.
خشم آنها بخشی به این دلیل است که اروپاییها تصور میکردند پس از مشاجره عمومی ولودیمیر زلنسکی با ترامپ در دفتر بیضی، موفق شدهاند جایگاه اوکراین را در واشنگتن بازگردانند، چون کییف را قانع کردند که از آتشبس کامل که آمریکا برای اولین بار در 11 مارس پیشنهاد داده بود، حمایت کند.
مذاکرات هفته گذشته در پاریس بین مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، و رهبران اروپایی نیز فرصتی برای اروپا بود تا نشان دهد این پوتین است که مانع پذیرش آتشبس شده است.
اما به جای اعمال فشار متقابل بر روسیه برای پذیرش آتشبس، ویتکاف استراتژی خود را تغییر داد. به گفته برونو ترتره، عضو موسسه مونتنی، ویتکاف اکنون «در حال ارائه یک طرح صلح نهایی است که بسیار به سود متجاوز است، حتی پیش از آنکه مذاکرات که قرار بود پس از آتشبس آغاز شود، شروع شوند.»
هیچ دولت اروپایی هنوز بهطور علنی از این طرح یکجانبه ترامپ انتقاد نکرده است، زیرا با کارتهای محدودی که در دست دارند، ضرورت فوری آن است که ترامپ را از عمل به تهدیدش برای کنار کشیدن بازدارند.
اروپا در بهترین حالت استدلال خواهد کرد که اگر ترامپ خواهان دسترسی به منابع اوکراین است، باید از نیروی اروپایی که وظیفه نظارت بر آتشبس را دارد حمایت کند، موضوعی که تنها بهطور سطحی در طرح صلح آمریکا اشاره شده است.
رادوسلاو سیکورسکی، وزیر خارجه لهستان، در سخنرانی روز چهارشنبه در پارلمان این کشور بر لزوم این تضمینهای امنیتی تأکید کرد. او گفت:«هر توافقی با کرملین فقط تا زمانی دوام میآورد که نخبگان روسیه از عواقب نقض آن در هراس باشند.»
اما به یک معنا، ترامپ و پوتین، بنا بر نظر فیونا هیل، کارشناس روسیه در موسسه بروکینگز و عضو دولت اول ترامپ، ممکن است فراتر از جزئیات توافق اوکراین حرکت کرده باشند و تمرکز خود را بر برنامه گستردهتر برای بازسازی روابط روسیه و آمریکا گذاشته باشند.
این دوره، عصر تبانی قدرتهای بزرگ خواهد بود، نه رقابت قدرتهای بزرگ، عصری که در آن غزه، ایران و اوکراین به میدانهایی برای کسب سود مشترک آمریکا و روسیه تبدیل خواهند شد.
ترامپ در تروث درباره تماس تلفنیاش با پوتین در فوریه نوشت: «هر دو درباره تاریخ بزرگ ملتهایمان و این واقعیت که در جنگ جهانی دوم چقدر با موفقیت در کنار هم جنگیدیم، صحبت کردیم… هر دو درباره نقاط قوت ملتهایمان صحبت کردیم و درباره منافع بزرگی که روزی در همکاری با هم خواهیم داشت.»
ویتکاف هم درباره شکل این همکاریها اندیشیده است. او گفت: «مسیرهای دریایی مشترک، شاید صادرات گاز مایع به اروپا بهصورت مشترک، شاید همکاری مشترک در حوزه هوش مصنوعی، چه کسی نمیخواهد دنیایی اینگونه را ببیند؟»
بازار ![]()
-
جمعه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۴:۱۸
-
۱۷ بازديد
-

-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/1071311/